کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی توضیح می دهد که چگونه با اهمیت دادن بیشتر به تصمیمات کوچک و اثر تجمعی شان بر زندگی مان، تغییرات پایدار ایجاد کنیم. دارن هاردی نشان می دهد که با پذیرش مسئولیت زندگی خود، می توانیم عادات مان را تغییر دهیم و زندگی موفق تر، رضایت بخش تر و شادتری داشته باشیم.
خیلی از ما هر روز صبح که بیدار می شویم به خود می گوییم: «امروز روز موعود است. از امروز می خواهم وزن کم کنم، ارتقا شغلی بگیرم و رویاهایم را تحقق بخشم» و روز بعد که بیدار شدیم می گوییم: «خب… شاید از هفته آینده.»
اما مشکل از اهداف ما یا خود ما حتی نگرش مان نیست. بلکه مشکل از رویکرد و روش ما است. چرا فکر می کنیم می توانیم یک روز صبح از خواب بیدار شویم، انگشت هایمان را در هوا بچرخانیم و همه چیز را تغییر دهیم؟ این نه فقط غیر ممکن، بلکه خطرناک است!
اثر مرکب روش دیگری پیشنهاد می دهد. تصمیم به تغییر بگیرید، برنامه ریزی کنید، عادات بد را بتدریج به عادات خوب تبدیل کنید و از محدودیت ها و مرزهای شخصی فراتر روید.
اثر مرکب که توسط ناشر مجله موفقیت نوشته شده، راهنمای عملی برای رسیدن به اهداف و کسب موفقیت است.
نتایج فوری کمتر از بهبود تدریجی انگیزه بخش هستند.
همه ما این روزها به دنبال نتایج فوری هستیم. اما در واقع تغییرات بلندمدت هستند که اثرات مثبت ایجاد می کنند و انگیزه بخش اند. ما در عصر شتاب زندگی می کنیم که شعارش الان، الان، همین الان است. فست فود می خوریم چون آشپزی وقت گیر، رژیم های کوتاه می گیریم تا ظرف یک هفته ۹ کیلو وزن کم کنیم و اگر ظرف یکسال ترفیع شغلی نگیریم، ناامید می شویم.
اما هرچه سریع تر به هدف برسیم، عواقب آن هم سنگین تر خواهد بود.
انتظار نتایج فوری داشتن، رویکرد سالمی نیست. اگر ظرف ۷ روز آن ۹ کیلو را کم نکنید، ممکن است دچار این توهم شوید که هرگز لایق زندگی بهتر نبوده اید. آنچه باید انجام دهید برداشتن گام های کوچک است چون اقدامات روزانه کوچک و مثبت رمز موفقیت بلندمدت هستند. مثلاً اسکات به جای کم کردن ۹ کیلو در یک هفته، ۱۲۵ کالری از رژیم روزانه اش کم کرد، در مسیر رفتن به سر کار به فایل های صوتی خودیاری گوش داد و هر روز کمی بیشتر پیاده روی کرد. نتیجه این بود که ظرف ۳۱ ماه، ۱۵ کیلو وزن کم کرد، ترفیع شغلی و افزایش حقوق هم گرفت.
استفاده از اثر مرکب یعنی دانستن اینکه هر تصمیمی که می گیرید، سرنوشت شما را تحت تاثیر قرار می دهد. برای رسیدن به هدف باید پیوسته تلاش کنید و وقتی به هدف رسیدید، باید منضبط باشید تا وضعیت را حفظ کنید وگرنه سخت کوشی تان به جایی نمی رسد. رستوران های محبوبی وجود دارند که برای غذا خوردن در آنها باید صف بایستید، اما بعد از مدتی موفقیت شان را بدیهی و مسلم فرض می کنند و دست از تلاش بر می دارند، به مرور منو و سرویس معمولی می شوند و بعد هم دیگر کسی به آنجا نمی رود.
مهم این است که اگر نتایج فوری کسب نکردید، ناامید نشوید و به کسب نتایج خوب ادامه دهید.
اهداف زندگی را به عادات روزانه تبدیل کنید.
شاید پذیرش این موضوع سخت باشد، اما آنچه مقصد و سرنوشت ما را می سازد، انتخاب های ما است و خود ما مسئول آنچه انجام می دهیم یا نمی دهیم هستیم. گاهی تصمیمات به ظاهر بی اهمیت هستند که جلوی موفقیت مان را می گیرند. البته که هیچکس نمی خواهد چاق باشد یا ورشکست شود اما اینها پیامدهای چندین تصمیم بد اما کوچک هستند. احتمالاً در این موقعیت قرار گرفته اید که بعد از خوردن یک بسته چیپس، احساس کنید که یک روز تلاش برای تغذیه سالم را هدر داده اید. پذیرش اینکه فقط خودتان مسئول اعمال تان هستید دشوار است. شاید فکر کنید بد شانسی آورده اید اما این فقط بهانه ای برای توجیه تصمیم های ضعیف است. همه ما نمی توانیم خوش شانس باشیم، برای خوش شانس بودن کافی است فرصت های خوب را شناسایی کنید. باید تصمیم های خود را به انگیزه های درست و اهداف روشن متصل کنید، چون وقتی اهداف تعریف شده داشته باشید، بهتر و موثرتر روی آنها تمرکز می کنید. ذهن تان شروع به دیدن فرصت های پیشرو می کند و رسیدن به اهداف را آغاز می کنید.
قانون جذب را به یاد داشته باشید. فکر کردن در مورد چیزهای مثبت، چیزهای مثبت را به سمت شما می کشد.
ادامه خلاصه کتاب اثر مرکب را در قسمت دوم دنبال کنید.