در قسمت اول بیان گردید که انواع قراردادهایی که می توان بر مبنای آنها به طراحی ابزارهای مالی پرداخت عبارتند از:
- قرض
- دین
- بیع
- اجاره
- اجاره به شرط تملیک
- جعاله
- استصناع
- شرکت
- مضاربه
- مزارعه
- مساقات
- صلح
- وکالت
و سه مورد اول یعنی قرض، دین و بیع معرفی شدند. در این قسمت به معرفی سه مورد اجاره، اجاره به شرط تملیک و جعاله از ابزارهای مالی می پردازیم.
اجاره
اجاره در اصطلاح عقدی است که به موجب آن مستاجر، در برابر مالی که به موجر می دهد، برای مدت معین مالک منافع عین مستاجره می شود. یعنی همان سلطه و اختیار استفاده مالک را از عین مورد اجاره دارد. بنابراین اجاره عقدی تملیکی و معوض و موقت می باشد.
چند نکته در مورد قرارداد اجاره:
- عین مستاجره می تواند مستقل یا مشاع باشد و در صورت مشاع بودن تسلیم عین مستاجره منوط به اذن شرکاء دیگر است.
- مقدار منفعتی که به ملکیت مستاجر در می آید باید معلوم باشد.
- اگر مالک، در اثناء مدت اجاره، عین مستاجره را به فرد ثالثی بفروشد، اجاره به صحت خود باقی می ماند و خریدار، مالک عین مستاجره می شود و مستاجر اجاره بها را به موجر اولی می پردازد مگر آنکه در قرارداد بیع خلاف آن شرط شود.
- اگر اجاره به هر دلیلی باطل شود مستاجر باید به مقداری که از منافع استفاده کرده است اجرت المثل آن را بپردازد.
- اگر موجر، عین مستاجره را به مستاجر تحویل داد اما وی از منافع آن استفاده نکرد و مدت اجاره پایان یافت، باید اجرت مقرره را بپردازد.
اجاره به شرط تملیک
اجاره به شرط تملیک عقدی است که در آن شرط می شود، مستhجر در پایان مدت اجاره و در صورت عمل به شرایط مندرج در قرارداد، عین مستاجره را مالک می گردد. این عقد دو مشکل جدی عقد اجاره را رفع می نماید:
- در عقد اجاره، مستاجر علیرغم امین بودن، اغلب در نگهداری اموال مورد اجاره، کوشش لازم را نمی کند، و عین مستاجره در معرض نابودی و استهلاک قرار می گیرد.
- عدم توانایی مالی مستاجر باعث می شود که وی نتواند عین مستاجره را – که اغلب نیاز شدید به آن دارد – خریداری نماید.
در عقد اجاره به شرط تملیک این دو مشکل حل می گردد. به این نحو که مستاجر طبق این عقد، بعد از پایان مدت اجاره به صورت مجانی یا با پرداختن مبلغی – که مقدار آن را قبلاً تعیین نموده اند – عین مستاجره را مالک می گردد. البته، نحوه تملیک در پایان مدت اجاره، تابع تراضی طرفین می باشد و حتی گاهی اجاره بهایی که مستاجر در طول مدت اجاره پرداخت می کند، به عنوان ثمن بیع محسوب می گردد. و در پایان اجاره، بدون اینکه چیزی از مستاجر اخذ گردد، تملیک می شود، که این مانند فروش اقساطی است و تنها تفاوتش در این است که در فروش اقساطی از ابتدای واگذاری کالا، مشتری مالک آن است و حق انتقال به غیر را دارد، اما در اجاره به شرط تملیک تا پایان مدت اجاره، ملک به نام موجر می باشد و نه موجر و نه مستاجر حق انتقال به غیر را ندارد، و در واقع، این عقد باعث اطمینان بیشتر به پرداخت اقساط توسط مشتری می شود. در واقع عقد اجاره به شرط تملیک ترکیبی است از دو عقد اجاره و بیع.
جعاله
جعاله در لغت به معنای مزدی است که در برابر انجام کاری قرار داده می شود. و در اصطلاح فقهاء صیغه ای است که ثمره آن به دست آوردن منفعتی است در برابر عوض، و شرط نیست کارمزد معلوم باشد. تعریف فقهی دیگر جعاله ملتزم شدن جاعل به دادن عوض است در قبال عملی که حلال و مقصود عقلاء است.
جعاله یک نوع عقد است. و جاعل با خواندن صیغه ای خود را ملزم می کند به اینکه هر کس فلان کار را برای او انجام دهد مستحق مزد و عوض است. مثلاً شخصی مدارکش گم شده، می گوید هر کس مدارک گمشده مرا پیدا کند مبلغ هزار تومان به او می دهم. جعاله از سه رکن تشکیل می شود:
- جاعل: کسی که درخواست انجام کار می کند.
- عامل: کسی که کار درخواستی را انجام می دهد.
- جُعل یا (جعیله): یا همان عوض و مزد.
در جاعل شرط است که بالغ و عاقل باشد و حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع نکرده باشد ولی در عامل شروط ذکر شده شرط نیست. کارهایی مورد جعاله قرار می گیرند که شرایط زیر را داشته باشند:
- کار مورد جعاله حلال و مشروع باشد.
- کار غرض و منفعت قابل توجه عقلایی داشته باشد، بنابراین جعاله برای انجام کارهای عبث و بیهوده مثل کشیدن تمام آب چاه یا رفتن به جاهای خطرناک و تاریک صحیح نیست.
- عمل مورد جعاله از کارهای واجب بر جاعل نباشد مثلاً جاعل بگوید هر کس نماز ظهر و عصر مرا بخواند صد تومان به او می دهم که در این صورت جعاله باطل است.
جعاله انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
- جعاله عام: در جعاله عام توجه اصلی کارفرما (جاعل) به انجام کار است و انجام دهنده کار هر کس باشد تفاوتی نمی کند، برای مثال دولت اعلام می دارد هر کس که بتواند معدن خاصی را کشف کند، مبلغ معینی دریافت می کند.
- جعاله خاص: در جعاله خاص، کارفرما با عامل معینی کار دارد، به پیمان کار مشخصی اعلام می کند. چنانچه پروژه معینی در مدت زمان مشخصی احداث و به بهره برداری برساند مبلغ معینی دریافت خواهد کرد.
در انتها به تفاوت های اجاره و جعاله اشاره می نماییم:
- اجاره از عقود لازم است در حالی که به اعتقاد مشهور فقیهان جعاله از ایقاعات جایز است.
- کاری که در قرارداد اجاره، فرد برای آن اجیر می شود باید کاملاً معلوم باشد به خلاف جعاله که می تواند تا حدودی مجهول باشد.
- در قرارداد اجاره با انعقاد قرارداد مستاجر مالک کار و اجیر مالک اجرت می شود در حالی که در جعاله عامل بعد از انجام کار مالک اجرت می شود.
ادامه معرفی و توضیح ابزارهای مالی اسلامی را در قسمت سوم مطالعه نمایید.
One Comment
بازخورد: قراردادهای مورد نیاز برای طراحی ابزارهای مالی - قسمت سوم - باقر ناصری