در قسمت اول بیان گردید که انواع قراردادهایی که می توان بر مبنای آنها به طراحی ابزارهای مالی پرداخت عبارتند از:
- قرض
- دین
- بیع
- اجاره
- اجاره به شرط تملیک
- جعاله
- استصناع
- شرکت
- مضاربه
- مزارعه
- مساقات
- صلح
- وکالت
و سه مورد اول یعنی قرض، دین و بیع معرفی شدند. در قسمت دوم به معرفی سه مورد اجاره، اجاره به شرط تملیک و جعاله از ابزارهای مالی و در قسمت سوم با شرکت و مضاربه آشنا شدیم، در این قسمت (که قسمت پایانی نیز هست) به مزارعه، مساقات، صلح و مشارکت مدنی می پردازیم.
مزارعه
مزارعه در لغت به معنای با هم زراعت کردن یا قرار کشتکاری با هم گذاشتن است و در اصطلاح عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین زمینی را در اختیار دیگری قرار می دهد که در آن زراعت کرده و محصول را با هم تقسیم کنند.
مساقات
مساقات در لغت به معنی آب دادن و یکدیگر را سیراب کردن است و در اصطلاح عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین (مالک) باغی را در اختیار دیگری (باغبان) قرار می دهد تا او روی آن باغ فعالیت باغداری کند و محصول را با هم تقسیم کنند.
صلح
عقد صلح می تواند بطور فرعی جایگزین عقود دیگری مانند بیع، اجاره و عاریه قرار گیرد. عقد صلح در فقه امامیه به عنوان سید الاحکام معروف است. از نظر نویسندگان قانون مدنی لزومی ندارد حتماً اختلافی موجود باشد تا عقد صلح محقق شود، بلکه این عقد می تواند وسیله معامله، اجاره و سایر عقود نیز قرار گیرد. به همین جهت قانون مدنی در ماده ۷۵۲ عقد صلح را در معنای وسیع پذیرفته است زیرا به موجب ماده فوق عقد صلح ممکن است برای رفع مرافعه و دعوی و یا در مورد معامله و یا سایر عقود بکار رود. با معنی وسیع و گسترده ای که عقد صلح در قانون مدنی ما دارد فرق بین آن و سایر عقود کمی دشوار به نظر می رسد. چه بسا دو نفر خانه ای را مورد خرید و فروش (بیع) قرار می دهند ولی برای فرار از شروط بیع، عنوان صلح را برای آن برگزینند و یا منافع ملی را به اجاره واگذار می کند اما نام صلح منافع را بر آن می گذارند. اما آنچه مسلم است در عقد صلح تفاهم و تعامل و سازش بین طرفین وجود دارد و همین موجب امتیاز عقد صلح بوده و آن را از سایر عقود ممتاز می کند. عقد صلح دو قسم است:
- صلح به منظور رفع تنازع (صلح دعوی): که همان تراضی طرفین برای پایان دادن به دعوی است.
- صلح در مقام معامله: که عبارت از صلحی است که به صورت عرفی جایگزین عقود دیگر می شود. صلح بطور معمول دارای معوض است ولی ضرورتی ندارد که ارزش دو عوض با هم برابر باشد، هرگاه عوض نابرابر و ناچیزی در صلح تعیین شود چنین صلحی (صلح محاباتی) نامیده می شود.
در مورد صلح توجه به چند نکته ضروری است:
- تا زمانی که صلح منتهی به حلال کردن حرامی یا حرام کردن حلالی نباشد جایز است. صلح، شرایط اختصاصی قراردادهایی چون بیع، اجاره، جعاله، شرکت، مضاربه و… را ندارد هر چند که می تواند آثار و فواید آنها را داشته باشد.
- در مواردی که قرارداد، عقد یا ایقاعی جایز است و طرفین می خواهند لازم باشد می توانند مفاد آن قرارداد را از طریق صلح انشا کنند. برای مثال می توان مفاد قراردادهای جعاله (پیمانکاری) مضاربه و شرکت را به صلح انشا کرد.
- در مواردی که به جهت نبود یکی از شرایط خاص، قراردادهای معین باطل می شود می توان مفاد آن را به قرارداد صلح انشا کرد برای مثال می توان موارد بیع دین به دین، کالی به کالی، بیع سلف قبل از سررسید، بیع سلف بدون قبض کل ثمن در مجلس عقد، بیع نقدین بدون قبض فی المجلس، مضاربه با سرمایه غیر نقدی و… را به قرارداد صلح انشا کرد.
مشارکت مدنی
مشارکت مدنی عبارت است از دهم آمیختن سهم الشرکه نقدی و یا غیرنقدی متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی متعدد به نحو مشاع به قصد انتفاع طبق قرارداد. به زبان ساده تر مشارکت مدنی را می توان قراردادی بازرگانی دانست که به موجب آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی از جمله بانک، سرمایه نقدی یا جنسی خود را به شکل مشاع و به منظور ایجاد سود در هم می آمیزند.