اگر آسمان ها بر سر ما فرو افتند، با سر نیزه آنها را بالا نگه خواهیم داشت.
ناپلئون بناپارت
علاقه و اشتیاق کارکنان به محیط کار خود از عوامل کلیدی در موفقیت سازمان ها است. از ناپلئون بناپارت، یکی از رهبران بزرگ تاریخ اروپا، درس های بسیاری می توان در این زمینه آموخت که در ادامه ۵ مورد از آنها آمده است.
۱. اهمیت ندادن به افکار عمومی به این معنی است که لیاقت بهره مندی از آنها را ندارید.
همه ما مدیرانی را دیده ایم که به اشتباه تصور می کنند دیدگاه کارکنان نسبت به آنها و سازمان هیچ نقشی در موفقیت سازمان ندارد. بر همین اساس، آنها عمدتاً با مدیران ارشد سازمان و نه سایر کارمندان ارتباط برقرار می کنند.
۲. مدیرانی که زمینه ساز تحولات بزرگی در جهان بوده اند، همواره توده های مردم و نه نخبگان جامعه را جذب خود کرده اند.
سیاستمداران توجه ویژه ای به افکار عمومی می کنند. اگر نظرسنجی از عامه مردم نشان دهد که تاثیر سیاستمداران در جامعه کم شده است، مفهوم آن این است که اگر فرد یا گروهی تاثیر خود را از دست بدهد، بتدریج شغل خود را از دست خواهد داد.
یکی از نقش های کلیدی رهبران این است که بر مردم تاثیر بگذارند و آنها را در جهت خاصی هدایت کنند.
۳. افکار عمومی ترازویی است که رهبران همواره باید به آن توجه کنند.
در بسیاری از سازمان ها مدیران از بررسی دیدگاه کارکنان در مورد شغل و محیط کار خود می هراسند. این امر باعث می شود که آنها نتوانند از نیروی کار خود در حل برخی از معضلات سازمان استفاده کنند.
۴. راز جنگ در ارتباطات است.
اگر شما مدیری هستید که می خواهید سازمان خود را با سرعت قابل قبولی به پیش ببرید، باید با کارکنان خود به اشکال مختلف ارتباط برقرار کنید. باید به این نکته توجه داشته باشید که گفتگوهای جدید، فرصت های جدیدی خلق می کنند.
اگر به نحو تازه ای با کارمندان خود ارتباط برقرار کنید، فرصت های جدیدی برای ابتکار و نوآوری ایجاد خواهد شد.
۵. قبل از اقدام، و نه هنگام آن، زمانی را به تفکر اختصاص دهید.
اگر در مدیریت و رهبری زمانی را صرف تفکر و تجزیه و تحلیل نکنید، در جریان اقداماتی که انجام می دهید زمان زیادی را از دست خواهید داد. بسیاری از مدیران زمان قابل توجهی را صرف تجزیه و تحلیل داده های مربوط به فروش و مسائل مالی می کنند، اما برای تحلیل اطلاعات مربوط به اشتغال و انگیزش کارکنان خود وقت چندانی اختصاص نمی دهند.